وبلاگ انتظار
|
فردا چقدر دل گیر است فردا روزی است که حسین با تمام هستی اش به کربلا می رود فردا روزی است که حسین دعوت حق را با جان و دل لبیک می گوید و به سمت کعبه کربلا می رود فردا حسین زمان ما نیز به یاد جد مظلومش می گرید و عرفه زمزمه می کند و اما من برای او گریه می کنم که او از حسین نیز غریب تر است. هر هفته ، هر روز، هر ساعت ، هر لحظه به امید من نشسته است که بلکه من تکانی بخورم و بتوانم برای ظهور و آمدنش کاری کنم یا حداقل خود را آماده کنم اما افسوس که پنج شنبه ها وقتی نامه اعمال من به دستش می رسد دست به محاسنش می گیرد و رو به اسمان می کند و می گوید: خدایا این شیعه من را به حق مهدی ببخش و با خودش می گوید خراب کرد قرار نبود اینجوری بشه و باز من با اعمالم به غریب بودن او اضافه می کنم از غریبی حسین ما همین بس که او در مناسک حج شرکت می کند و حتی یک نفر او را نمی شناسد غریبی یعنی او در حال راه رفتن باشد و یک نفر به او طعنه بزند و بگوید آقا حواست رو جمع کن و او با لبخندی بگوید : ببخشید و آن فرد بدون اینکه او را بشناسد به راهش ادامه می دهد آقای من باز وقت آن نزدیک است که شال عزای جدت را به گردن بیندازی و برایش اشک بریزی آقای من مرا ببخش که حتی دیگر چشمانم انقدر به خاک گناه الوده شده که اشک آن را گل می کند و جلوی دید مرا می گیرد و حتی اشک هم دیگر به پاک شدن من کمک نمی کند کاش می دانستم کجا و در کنار چه کسی هستی کاش میدانستم غروب های جمعه نگاهت به کجا خیره می شود کاش می دانستم که روی کدام خاک سجده می کنی و کاش و کاش و کاش........ هر جمعه که می گذرد یک جمعه پیر می شوی و من یک جمعه از تو خجل تر می شوم آقا مرا به اشک های آن سه ساله ایی ببخش که تا چند وقت دیگر دست به پهلو می گیرد ببخش از این که دیگر نه قلمم و نه دلم یاریه صحبت باتو نیست چرا که از گناهانم پیش تو شرمنده هستم و خواهم بود...
91/8/3 نیمه شب چهارشنبه انتظار
التمـــــــــاس دعا نظرات شما عزیزان:
تمام لذت عمـــــــرم در این است
که مولایم امیــــــــرالمومنین است عید اکمال دین پیشاپیش بر شما مبارک منتظر
ساعت18:53---7 آبان 1391
زیبا بود
موضوعات مرتبط: دلنوشته، ، [ چهار شنبه 3 آبان 1391
] [ 23:25 ] [ علیرضا پورمسعود ]
[ |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکين ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |